با توسل به امام موسی بن جعفر شفا یافتم!
علامه سید مرتضی عسکری میفرمودند:
در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم، مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر، یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند.
این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند، یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند.
همین که طبیب نزدیک بستر من آمد و میخواست مشغول معاینه شود، من در اتاق احساس سنگینی کردم و بیاختیار چشمم را باز کردم، دیدم خوکی بر سر من آمده است!
بی، اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم.
طبیب گفت:
چه میکنی، چه میکنی؟ من دکترم، من دکترم!
خلاصه نسخهزای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من لحظات آخر عمرم را سپری میکردم.
تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل با لباس سفید و بسیار زیبا و خوشرو و خوش منظره و خوش قیافه برمن وارد شد و پس از او پنج تن، حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم و آنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند.
در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم، دیدم مادرم پریشان از پلههای مسافرخانه بالا رفته و رو به گنبد حضرت موسی بن جعفر عرض کرد:
یا موسی بن جعفر! من به خاطر شما بچهام را اینجا آوردم، شما راضی هستید بچهام را اینجا دفن کنند و من تنها برگردم؟!
حاشا و کلا!
همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود، دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به رسول خدا عرض کردند:
خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید.
حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند:
برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید. خداوند به واسطه توسل مادرش، عمر او را تمدید کرده است.
ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر.
مادرم از پلهها پایین آمد و من نشستم آن قدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت. به مادرم گفتم:
چرا این کار را کردی؟
من داشتم با پیامبر، امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام میرفتم، تو آمدی جلوی ما را گرفتی، نگذاشتی حرکت کنیم.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
معاد شناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج ۱، نشر حکمت، و مرزدار مکتب اهلبیت- سیری در زندگانی علامه سید مرتضی عسکری، ص ۶۱، محمد باقر ادیبی لاریجانی، نشر دانشکده اصول الدین.